- kosmik
کیهانی
معنی kosmik - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دویدن، برای اجرا، دوندن
ناقص، جزئی
باریک شده، مخروطی
برش خورده، برش
چمن زدن، بغل کردن
کمدین
زلزله ای، لرزه ای
اخراج کردن، آتش، برکنار کردن، کیسه زدن
گذاشتن، قرار دادن
استفراغ کردن
قطع کردن، بریدن، برش زدن، برش کردن
کیهانی
زیبایی شناختی، لوازم آرایشی
خنده آور، طنز، طنزآمیز، خنده دار، خفن، شوخ
طنزپرداز، طنین انداز، کمدین، کمونیست
به طور کیهانی، کیهانی