konsolidator مستحکم کننده، تثبیت کننده ادامه... مُستَحکَم کُنَندِه، تَثبیت کُنَندِه دیکشنری اندونزیایی به فارسی
konsolidator مستحکم کننده، مستطیل شکل ادامه... مُستَحکَم کُنَندِه، مُستَطیل شِکلِ دیکشنری لهستانی به فارسی