معنی konkurent - جستجوی لغت در جدول جو
konkurent
رقیب، شرکت کننده
ادامه...
رَقیب، شِرکَت کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kongruent
با سازگاری، متجانس، به طور هماهنگ، هم خوٰان
ادامه...
با سازِگاری، مُتِجانِس، بِه طُورِ هَماهَنگ، هَم خوٰان
دیکشنری آلمانی به فارسی
konkret
به طور عینی، بتن
ادامه...
بِه طُورِ عَینی، بُتُن
دیکشنری آلمانی به فارسی