معنی komponować - جستجوی لغت در جدول جو
komponować
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kompilować
تدوین کردن، مسح کردن
ادامه...
تَدوین کَردَن، مَسح کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
koronować
تاج گذاشتن، تاریخچه
ادامه...
تاج گُذاشتَن، تاریخچِه
دیکشنری لهستانی به فارسی