معنی kompilować
kompilować
تدوین کردن، مسح کردن
تَدوین کَردَن، مَسح کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " kompilować " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...