جدول جو
جدول جو

معنی kiwać - جستجوی لغت در جدول جو

kiwać
صدا زدن، تماس بگیرید، سر تکان دادن، سازماندهی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جستجو کردن، بهم زدن، تفتیش کردن، تفرقه افکن، مبارزه کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دریافت کردن، برای دریافت
دیکشنری لهستانی به فارسی
تقلّب کردن، تقلّب، فریب دادن، حیله گری، گول زدن، موضوعیّت، وسوسه کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازیابی کردن، انتقال مجدّد، بازپس گیری، بازجو
دیکشنری لهستانی به فارسی
انتظار داشتن، صبر کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
اندوهگین بودن، عزاداری، گریه کردن، اندوهگین شدن، غم و اندوه، هق هق
دیکشنری لهستانی به فارسی
ستایش کردن، ستایش، تشویق کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسپری کردن، اسپاستیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
سکونت داشتن، زندگی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نشت یافتن، غیر قابل تخریب
دیکشنری لهستانی به فارسی
فریاد زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پریشان کردن، آشفتگی، مبهوت کردن، تعجّب، سرگردان کردن، خجالت، گیج کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تزریق کردن، واکسیناسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی