معنی wykrzykiwać
wykrzykiwać
فریاد زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wykrzykiwać
wstrzykiwać
wstrzykiwać
تَزرِیق کَردَن، واکسیناسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی