جدول جو
جدول جو

معنی kiełkować - جستجوی لغت در جدول جو

kiełkować
روییدن، ریاست جمهوری
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رگه انداختن، گیره
دیکشنری لهستانی به فارسی
هدایت کردن، خلبان، راهنمایی کردن، مربّی، مستقیم
دیکشنری لهستانی به فارسی