معنی kiełkować - جستجوی لغت در جدول جو
kiełkować
روییدن، ریاست جمهوری
ادامه...
روییدَن، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kreskować
رگه انداختن، گیره
ادامه...
رَگِه اَنداختَن، گِیرِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
kierować
هدایت کردن، خلبان، راهنمایی کردن، مربّی، مستقیم
ادامه...
هِدایَت کَردَن، خَلَبان، راهنَمایی کَردَن، مُرَبّی، مُستَقیم
دیکشنری لهستانی به فارسی