معنی kierowca - جستجوی لغت در جدول جو
kierowca
راننده خودرو، رانش
ادامه...
رانَندِه خودرُو، رانِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kierować
هدایت کردن، خلبان، راهنمایی کردن، مربّی، مستقیم
ادامه...
هِدایَت کَردَن، خَلَبان، راهنَمایی کَردَن، مُرَبّی، مُستَقیم
دیکشنری لهستانی به فارسی
kierowca ciężarówki
کامیون دار، حمل و نقل
ادامه...
کامیون دار، حَمل و نَقل
دیکشنری لهستانی به فارسی