معنی kentut - جستجوی لغت در جدول جو
kentut
نفخ شکم، گوز
ادامه...
نَفخ شِکَم، گوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
denyut
ضربان، نبض
ادامه...
ضَرَبان، نَبض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kental
چسبناک، ضخیم
ادامه...
چَسبناک، ضَخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kendur
افتادگی، سستی
ادامه...
اُفتادِگی، سُستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kantuk
کرخی بودن، خوٰاب آلودگی
ادامه...
کِرِخی بودَن، خوٰاب آلودِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lentur
چابک، قابل انعطاف، انعطاف پذیر
ادامه...
چابُک، قابِلِ اِنعِطاف، اِنعِطاف پَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bentuk
شکل، فرم
ادامه...
شَکل، فُرم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketat
دقیق، سختگیر، محکم، تنگی
ادامه...
دَقیق، سَختگیر، مُحکَم، تَنگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketus
اخموگری، کوتاه کردن
ادامه...
اَخموگَری، کوتاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
konut
مسکونی، مسکّن
ادامه...
مَسکونی، مُسَکِّن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی