معنی denyut
denyut
ضربان، نبض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با denyut
kentut
kentut
نَفخ شِکَم، گوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
debout
debout
ایستادِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
senyum
senyum
لَبخَند، لَبخَند بِزَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی