معنی kenabian - جستجوی لغت در جدول جو
kenabian
نبوی
ادامه...
نَبَوِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kebabi an
خوک صفتی، کباب
ادامه...
خوک صِفَتی، کَباب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejadian
حادثه مندی، حادثه، وقوع
ادامه...
حادثِه مَندی، حادثِه، وُقوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kehabisan
کاهش، در حال تمام شدن
ادامه...
کاهِش، دَر حالِ تَمام شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapian
ترتیب، آراستگی، نظافت
ادامه...
تَرتِیب، آراستِگی، نَظَافَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kenangan
یادآوری، حافظه
ادامه...
یادآوَری، حافِظِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kematian
مرگبار بودن، مرگ، مرگ و میر
ادامه...
مَرگبار بودَن، مَرگ، مَرگ و میر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kenalan
آشنایی
ادامه...
آشنایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara kenabian
به طور پیشگویانه، به صورت نبوی
ادامه...
بِه طُورِ پیشگویانِه، بِه صورَتِ نَبَوِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی