جدول جو
جدول جو

معنی keluar - جستجوی لغت در جدول جو

keluar
خارج شدن، برو بیرون
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قوی، تنومند، قوی هیکل، چاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خارجی، خارج، بیرونی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روشنی بخش، روشن، شفّاف، واضح
دیکشنری آلمانی به فارسی
آماده، به پایان رسید
دیکشنری هلندی به فارسی
رنگ
دیکشنری هلندی به فارسی
زین گذاشتن، مهر و موم، مهر کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
یخ زدن، منجمد کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دوّمین، دوّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوسته کندن، پوست کندن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جنگیدن، مبارزه کن، دعوای لفظی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دورترین، بیرونی ترین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عقب رفتن، عقب نشینی، برگشتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پوشیدگی، انبوه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مهر زدن، مهر و موم، مهر کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سرریز شدن، سرریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فراگیر، گسترده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شکایت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قرابت، رابطه خانوادگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی