معنی kebekuan - جستجوی لغت در جدول جو
kebekuan
یخ بندی، انجماد
ادامه...
یَخ بَندی، اِنجِماد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kebrukan
خلاصه گویی، کبودی
ادامه...
خُلاصِه گویی، کَبودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebiruan
آبی بودن، مایل به آبی
ادامه...
آبی بودَن، مایِل بِه آبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebetulan
تصادفی، همانطور که اتّفاق می افتد، تصادف، اتّفاقی، اتّفاق
ادامه...
تَصادُفی، هَمانطُور کِه اِتِّفاق مِی اُفتَد، تَصَادُف، اِتِّفاقی، اِتِّفاق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebaruan
جدید بودن، تازگی
ادامه...
جَدید بودَن، تازِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekakuan
بی دقّتی، سفتی، دست و پا چلفتی بودن، سهوکاری، جدّیّت، محدودکنندگی، سختی، خشکی
ادامه...
بی دِقَّتی، سِفتی، دَست و پا چُلُفتی بودَن، سَهوکاری، جِدِّیَّت، مَحدودکُنَندِگی، سَختی، خُشکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketekunan
سخت کوشی، پشتکار، استقامت، چسبندگی
ادامه...
سَخت کوشی، پُشتکار، اِستِقامَت، چَسبَندِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kepekaan
احساسات، حسّاسیّت، تدبیر
ادامه...
اِحساسات، حَسّاسِیَّت، تَدبِیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelesuan
بی حالی
ادامه...
بی حالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembekuan
سخت شدن، انجماد، یخ زدگی
ادامه...
سَخت شُدَن، اِنجِماد، یَخ زَدِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی