معنی kebetulan kebetulan تصادفی، همانطور که اتّفاق می افتد، تصادف، اتّفاقی، اتّفاق دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebutuhan kebutuhan ضَرورَت، نِیَاز دارَند، نِیَاز، نِیَازمَندی، نِیَازهَا دیکشنری اندونزیایی به فارسی