معنی karakter - جستجوی لغت در جدول جو
karakter
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
karakter
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
karakter
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
karakteristik olarak
ویژه، مشخّصه
ادامه...
ویژِه، مُشَخَّصِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yanlış karakterizasyon
تعریف نادرست، شخصیّت پردازی اشتباه
ادامه...
تَعرِیف نادُرُست، شَخصیَّت پَردازی اِشتِباه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
verkeerde karakterisering
تعریف نادرست، شخصیّت پردازی اشتباه
ادامه...
تَعرِیف نادُرُست، شَخصیَّت پَردازی اِشتِباه
دیکشنری هلندی به فارسی
pengkarakterisasian
ویژگی سازی، شخصیّت پردازی
ادامه...
ویژِگی سازی، شَخصیَّت پَردازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghapus karakter ke kanan
حذف کردن از راست، کاراکترهای سمت راست را حذف می کند
ادامه...
حَذف کَردَن اَز راست، کاراکتِرهایِ سَمتِ راست را حَذف مِی کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
karakteriseren
ویژگی دادن، مشخّص کردن
ادامه...
ویژِگی دادَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
karakterisering
ویژگی سازی، شخصیّت پردازی
ادامه...
ویژِگی سازی، شَخصیَّت پَردازی
دیکشنری هلندی به فارسی
karakteristiek
ویژه، مشخّصه
ادامه...
ویژِه، مُشَخَّصِه
دیکشنری هلندی به فارسی
karakterizasyon
ویژگی سازی، شخصیّت پردازی
ادامه...
ویژِگی سازی، شَخصیَّت پَردازی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
karakterize etmek
ویژگی دادن، مشخّص کردن
ادامه...
ویژِگی دادَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
karakter gangguan
اختلال زایی، شخصیّت بی نظمی
ادامه...
اِختِلال زایی، شَخصیَّت بی نَظمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
karakteristik
ویژگی ها
ادامه...
ویژِگی ها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
charakter
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
Charakter
شخصیّت
ادامه...
شَخصیَّت
دیکشنری آلمانی به فارسی
baratter
چرخاندن، برگرداندن
ادامه...
چَرخاندَن، بَرگَرداندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
onkarakteristiek
غیر ویژگى، بی خاصیت، به طور غیرمعمولی
ادامه...
غِیرِ ویژِگى، بی خاصیَت، بِه طُورِ غِیرِمَعمولی
دیکشنری هلندی به فارسی