معنی karakter
karakter
شخصیّت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با karakter
karakter
karakter
شَخصیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
karakter
karakter
شَخصیَّت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
baratter
baratter
چَرخاندَن، بَرگَرداندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Charakter
Charakter
شَخصیَّت
دیکشنری آلمانی به فارسی
charakter
charakter
شَخصیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی