معنی istituire - جستجوی لغت در جدول جو
istituire
ایجاد کردن، ایجاد کند
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
instituir
ایجاد کردن، مؤسسه
ادامه...
ایجاد کَردَن، مُؤَسِسِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sostituire
جایگزین کردن، جایگزین
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جایگُزین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
instituir
ایجاد کردن، مؤسسه
ادامه...
ایجاد کَردَن، مُؤَسِسِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
costituire
تشکیل دادن، تشکیل می دهند
ادامه...
تَشکِیل دادَن، تَشکیل می دَهَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
restituire
بازگشت دادن، بازگشت
ادامه...
بازگَشت دادَن، بازگَشت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی