معنی irritare - جستجوی لغت در جدول جو
irritare
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
invitare
دعوت دادن، دعوت کنید
ادامه...
دَعوَت دادَن، دَعوَت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tritare
ریز ریز کردن، خرد کردن
ادامه...
ریز ریز کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
irriter
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
meritare
شایستگی داشتن، سزاوار، لیاقت داشتن
ادامه...
شایِستِگی داشتَن، سِزاوار، لِیاقَت داشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
irritant
آزاردهنده، تحریک کننده، به طور آزاردهنده، عصبی، آزاردهنده طور
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحریک کُنَندِه، بِه طُورِ آزاردَهَندِه، عَصَبی، آزاردَهَندِه طُور
دیکشنری هلندی به فارسی
irritatie
تحریک
ادامه...
تَحرِیک
دیکشنری هلندی به فارسی
irriteren
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Irritate
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
irritante
آزاردهنده، تحریک کننده، تحریک آمیز، عصبی
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحریک کُنَندِه، تَحریک آمیز، عَصَبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
irritato
آزرده، تحریک شده، با عصبانیّت، پرخاشگر، عصبانی، عصبی
ادامه...
آزُردِه، تَحریک شُدِه، با عَصَبانیَّت، پَرخاشگَر، عَصَبانی، عَصَبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arrivare
رسیدن
ادامه...
رِسیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
irritar
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irritable
خشمگین، تحریک پذیر، زهرآگین
ادامه...
خَشمگین، تَحریک پَذیر، زَهرآگین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
irritado
عصبانی، تحریک شده، آزرده، ناراحت، عصبی، پرخاشگر، آزمایشی
ادامه...
عَصَبانی، تَحریک شُدِه، آزُردِه، ناراحَت، عَصَبی، پَرخاشگَر، آزمایِشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
irritante
آزاردهنده، تحریک کننده، تحریک آمیز، عصبی
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحریک کُنَندِه، تَحریک آمیز، عَصَبی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
irritable
آزمایشی، تحریک پذیر، بدخلق، پرخاشگر، خشمگین، دمدمی، زهرآگین، زودرنج، عصبی، ناراحت
ادامه...
آزمایِشی، تَحرِیک پَذیر، بَدخُلق، پَرخاشگَر، خَشمگین، دَمدَمی، زَهرآگین، زُودرَنج، عَصَبی، ناراحَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irritado
عصبانی، تحریک شده
ادامه...
عَصَبانی، تَحرِیک شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irritante
آزاردهنده، تحریک کننده، تحریک آمیز، عصبی
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحرِیک کُنَندِه، تَحریک آمیز، عَصَبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irritable
آزمایشی، تحریک پذیر، پرخاشگر، خشمگین، دمدمی، زهرآگین، زودرنج، عصبی، ناراحت
ادامه...
آزمایِشی، تَحرِیک پَذیر، پَرخاشگَر، خَشمگین، دَمدَمی، زَهرآگین، زُودرَنج، عَصَبی، ناراحَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irritant
آزاردهنده، تحریک کننده، عصبی
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحرِیک کُنَندِه، عَصَبی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irritar
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imitare
تقلید کردن، تقلید کنید
ادامه...
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی