معنی irritant irritant آزاردهنده، تحریک کننده، به طور آزاردهنده، عصبی، آزاردهنده طور دیکشنری هلندی به فارسی
irritado irritado عَصَبانی، تَحریک شُدِه، آزُردِه، ناراحَت، عَصَبی، پَرخاشگَر، آزمایِشی دیکشنری پرتغالی به فارسی
irritato irritato آزُردِه، تَحریک شُدِه، با عَصَبانیَّت، پَرخاشگَر، عَصَبانی، عَصَبی دیکشنری ایتالیایی به فارسی