معنی inovasi - جستجوی لغت در جدول جو
inovasi
نوآوری
ادامه...
نُوآوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inflasi
تورّم
ادامه...
تَوَرُّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isolasi
عایق بندی، انزوا
ادامه...
عایِق بَندی، اِنزِوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
invasif
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
intonasi
لحن
ادامه...
لَحن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inovatif
نوآورانه
ادامه...
نُوآوَرانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
invasif
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
invasiv
به طور تهاجمی، تهاجمی، مهاجم
ادامه...
بِه طُورِ تَهَاجُمی، تَهَاجُمی، مُهاجِم
دیکشنری آلمانی به فارسی
renovasi
بازسازی، نوسازی
ادامه...
بازسازی، نُوسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
notasi
یادداشت، نشانه گذاری
ادامه...
یادداشت، نِشانِه گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inovar
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menginovasi
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی