معنی innovare - جستجوی لغت در جدول جو
innovare
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rinnovare
بازسازی کردن، تجدید، تجدید کردن، توسعه مجدّد دادن، دوباره بازسازی کردن
ادامه...
بازسازی کَردَن، تَجدید، تَجدید کَردَن، تَوسِعَه مُجَدَّد دادَن، دُوبارِه بازسازی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
innovar
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
innovant
نوآورانه
ادامه...
نُوآوَرانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
annotare
توضیح دادن، یادداشت کنید، یادداشت کردن
ادامه...
توضیح دادَن، یادداشت کُنید، یادداشت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
annoiare
کسل کننده بودن، متّه
ادامه...
کِسِل کُنَندِه بودَن، مَتِّه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ignorare
نادیده گرفتن
ادامه...
نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inondare
آبگرفته کردن، سیل، غرق کردن
ادامه...
آبگِرِفتِه کَردَن، سیل، غَرق کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ingoiare
بلعیدن، قورت دادن
ادامه...
بَلعیدَن، قورت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
invocare
استدعاء کردن، استناد کردن
ادامه...
اِستِدعاء کَردَن، اِستِناد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Innovate
نوآوری کردن
ادامه...
نُوآوَری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
innoveren
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری هلندی به فارسی
innovatie
نوآوری
ادامه...
نُوآوَری
دیکشنری هلندی به فارسی
innover
نوآوری کردن، نوآوری
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inovar
نوآوری کردن، نوآوری کند
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی