معنی innover
innover
نوآوری کردن، نوآوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با innover
innovar
innovar
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ignorer
ignorer
نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rénover
rénover
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد، دُوبارِه بازسازی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
annoter
annoter
توضیح دادَن، حاشیُه نِویسی کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Uncover
Uncover
فاش کَردَن، کَشف کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inonder
inonder
سِیلاب آوَردَن، سیل، غَرق کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
innovare
innovare
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
innoveren
innoveren
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری هلندی به فارسی
inwoner
inwoner
ساکِن، مُقیم
دیکشنری هلندی به فارسی