معنی heroik - جستجوی لغت در جدول جو
heroik
قهرمانانه
ادامه...
قَهرِمانانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cerdik
زیرک، مبهم
ادامه...
زیرَک، مُبهَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hervir
جوش آوردن، جوشیدن، خشمگین شدن
ادامه...
جوش آوَردَن، جوشیدَن، خَشمگین شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
heroico
قهرمانانه
ادامه...
قَهرِمانانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
percik
پاشیده، پاشیدن
ادامه...
پاشیدِه، پاشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
heroico
قهرمانانه
ادامه...
قَهرِمانانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
teorik
نظریّاتی، نظری
ادامه...
نَظَریّاتی، نَظَرِی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bereik
دامنه، محدوده
ادامه...
دامَنِه، مَحدودِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Heroic
قهرمانانه
ادامه...
قَهرِمانانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
herir
آسیب رساندن، صدمه دیده، زخم زدن
ادامه...
آسیب رِساندَن، صَدَمِه دیدِه، زَخم زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
terik
گرم و طاقت فرسا، سوزاننده
ادامه...
گَرم و طاقَت فَرسا، سوزانَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
heri
خوش یمن، موفّق باشید، مبارک
ادامه...
خُوش یُمن، مُوَفّق باشید، مُبارَک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dengan cara heroik
به طور قهرمانانه، به شیوه ای قهرمانانه
ادامه...
بِه طُورِ قَهرِمانانِه، بِه شیوِه ای قَهرِمانانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی