جدول جو
جدول جو

معنی hancur - جستجوی لغت در جدول جو

hancur
ریز ریز شدن، نابود شده است، در حال فروپاشی، فشرده، ویران شده، ویران، متلاشی کردن، شکسته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تحمّل کردن، متحمّل شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروپاشان، ویرانگر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرقابل تخریب، غیر قابل تخریب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ویرانگر، مراتع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ویرانی، تخریب، خردایش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ویرانی، تخریب، قابلیّت تخریب، خرابی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژگون، نابود کردن، فشردن، تعداد زیاد کاهش دادن، ویران کردن، لهو کردن، شکستن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابل فشردن، می تواند نابود شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ویرانگر، با تخریب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انجام دادن، انجام دهید، ساختن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تعقیب کردن، خالی از سکنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
روحی، روح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کینه توزی، کینه، انتقام جویی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
لنگ لنگ زدن، لنگی، لنگ لنگ حرکت کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
رقّاص، رقصنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موافقت کردن، موافق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، نیزه انداختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فساد، فاسد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ناپذیر، غیر قابل تخریب، نشکن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی