معنی hadiah - جستجوی لغت در جدول جو
hadiah
جایزه، حاضر، پاداش
ادامه...
جایِزِه، حاضِر، پاداش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
harian
روزانه
ادامه...
روزانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
harfiah
حرفی، به معنای واقعی کلمه
ادامه...
حَرفی، بِه مَعنایِ واقِعی کَلَمِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hadithi
داستانی، یک داستان، افسانه ای، داستان، روایت
ادامه...
داستانی، یِک داستان، اَفسانِه ای، داستان، رِوایَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hadir
حضور داشتن، حاضر
ادامه...
حُضور داشتَن، حاضِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
adiar
تعطیل کردن، به تعویق انداختن، تعویق انداختن
ادامه...
تَعطیل کَردَن، بِه تَعویق اَنداختَن، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hatia
قابل ملامت بودن، گناهکار، گناهکاری
ادامه...
قابِلِ مَلامَت بودَن، گُناهکار، گُناهکاری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
memberi hadiah
جایزه دادن، هدیه دادن، پاداش دادن
ادامه...
جایِزِه دادَن، هَدیه دادَن، پاداش دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی