معنی głosić - جستجوی لغت در جدول جو
głosić
موعظه کردن، موقعیت
ادامه...
مُوعِظِه کَردَن، مُوقِعِیَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
grosir
عمده، عمده فروش
ادامه...
عُمده، عُمده فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
znosić
تحمّل کردن، تحمّل کن، خرس، لغو کردن، لغو
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُن، خِرس، لَغو کَردَن، لَغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
prosić
درخوٰاست رسمی دادن، التماس کردن، درخوٰاست دادن، بپرسید
ادامه...
دَرخوٰاست رَسمی دادَن، اِلتِماس کَردَن، دَرخوٰاست دادَن، بِپُرسید
دیکشنری لهستانی به فارسی
grozić
تهدید کردن، خطرناک
ادامه...
تَهدِید کَردَن، خَطَرناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
gosip
شایعه، شایعات
ادامه...
شایِعِه، شایِعات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kosić
چمن زدن، بغل کردن
ادامه...
چَمَن زَدَن، بَغَل کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
nosić
پوشیدن، بوته
ادامه...
پوشیدَن، بوتِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
golić
اصلاح کردن، نادرست
ادامه...
اِصلاح کَردَن، نادُرُست
دیکشنری لهستانی به فارسی
gasić
خاموش کردن، انقراض، بی صدا
ادامه...
خاموش کَردَن، اِنقِراض، بی صِدا
دیکشنری لهستانی به فارسی
głos
صدا
ادامه...
صِدا
دیکشنری لهستانی به فارسی