معنی gubernator - جستجوی لغت در جدول جو
gubernator
استاندار، دفتر فرمانداری
ادامه...
اُستاندار، دَفتَر فَرمانداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gobernador
استاندار، فرماندار
ادامه...
اُستاندار، فَرماندار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hibernator
خوٰاب زمستانی رو، خوٰابگاه
ادامه...
خوٰاب زِمِستانی رُو، خوٰابگاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
Hibernator
خوٰاب زمستانی رو
ادامه...
خوٰاب زِمِستانی رُو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
urząd gubernatora
استانداری، افسانه ای
ادامه...
اُستانداری، اَفسانِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی