معنی Hibernator
Hibernator
خوٰاب زمستانی رو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Hibernator
hibernator
hibernator
خوٰاب زِمِستانی رُو، خوٰابگاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
gubernator
gubernator
اُستاندار، دَفتَر فَرمانداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
Hibernation
Hibernation
خوٰاب زِمِستانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Liberator
Liberator
آزادکُنَندِه، رَهایی بَخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی