معنی gretig - جستجوی لغت در جدول جو
gretig
حریصانه، مشتاق
ادامه...
حَریصانِه، مُشتاق
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gültig
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
giftig
به طور سمّی، سمّی، زهرآگین، زهرآلودانه
ادامه...
بِه طُورِ سَمّی، سَمّی، زَهرآگین، زَهرآلودانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gierig
حریصانه، حریص، طمعکار
ادامه...
حَریصانِه، حَریص، طَمَعکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
gratis
رایگان
ادامه...
رایِگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cremig
کرم مانند، خامه ای
ادامه...
کِرِم مانَند، خامِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
vredig
آرام، صلح آمیز، با آرامش
ادامه...
آرام، صُلح آمیز، با آرامِش
دیکشنری هلندی به فارسی
üretim
ساخت، تولید
ادامه...
ساخت، تَولِید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stetig
به طور پیوسته
ادامه...
بِه طُورِ پِیوَستِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gratis
به طور رایگان، رایگان
ادامه...
بِه طُورِ رایِگان، رایِگان
دیکشنری هلندی به فارسی
giftig
به طور سمّی، سمّی، زهرآلودانه، زهرآگین
ادامه...
بِه طُورِ سَمّی، سَمّی، زَهرآلودانِه، زَهرآگین
دیکشنری هلندی به فارسی
gierig
بخیل، خسیس، به طور بخیلانه، غیر سخاوتمند
ادامه...
بَخِیل، خَسیس، بِه طُورِ بَخِیلانِه، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری هلندی به فارسی
prettig
به طور خوشایند، دلپذیر
ادامه...
بِه طُورِ خُوشایَند، دِلپَذیر
دیکشنری هلندی به فارسی
geestig
زیرک، شوخ
ادامه...
زیرَک، شوخ
دیکشنری هلندی به فارسی
gütig
مهربان
ادامه...
مِهرَبان
دیکشنری آلمانی به فارسی
reuig
با پشیمانی، پشیمان
ادامه...
با پَشیمانی، پَشیمان
دیکشنری آلمانی به فارسی