جدول جو
جدول جو

معنی gotować - جستجوی لغت در جدول جو

gotować
جوش آوردن، به سرعت رشد می کنند، پختن، پخته شده
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ارجاع دادن، مرجع، نقل قول کردن، نماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
نعناع تهیّه کردن، نفس نفس زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
آماده، آماده شده است، مقدّماتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تولید مثل کردن، تکثیر کنند
دیکشنری لهستانی به فارسی
کشیدن، بکشید
دیکشنری لهستانی به فارسی
کدگذاری کردن، کدگذاری، کروی
دیکشنری لهستانی به فارسی
رأی دادن، رابطه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پخته، کامل
دیکشنری لهستانی به فارسی
آمادگی، آماده
دیکشنری لهستانی به فارسی
طبقه بندی کردن، طبقه بندی کنید، مرتّب کردن، مردّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
یارانه دادن، دستیار
دیکشنری لهستانی به فارسی
ژست گرفتن، اشاره کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
شکار کردن، درّنده، شکار
دیکشنری لهستانی به فارسی
رگبار زدن، رمزگذاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
تغییر یافتن، تغییر می کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
آشوب کردن، آشفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تنظیم کردن لحن، هم ترازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
مخالفت کردن، مخترع
دیکشنری لهستانی به فارسی
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
آماده کردن، آمار
دیکشنری لهستانی به فارسی