معنی gloeiend - جستجوی لغت در جدول جو
gloeiend
به طور درخشان، درخشان
ادامه...
بِه طُورِ دِرَخشان، دِرَخشان
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vloeiend
به طور روان، جاری شدن، روان
ادامه...
بِه طُورِ رَوان، جاری شُدَن، رَوان
دیکشنری هلندی به فارسی
bloeiend
در حال شکوفه دادن، شکوفه دادن، شکوفا، رونق، به طور شکوفا، شکوفه زن
ادامه...
دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفِه دادَن، شُکوفا، رُونَق، بِه طُورِ شُکوفا، شُکوفِه زَن
دیکشنری هلندی به فارسی
gloeien
درخشش داشتن، درخشش
ادامه...
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشِش
دیکشنری هلندی به فارسی
vleiend
تعریفی، چاپلوس
ادامه...
تَعریفی، چاپلوس
دیکشنری هلندی به فارسی
groeien
رشد کردن
ادامه...
رُشد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
boeiend
به طور جذب کننده، جذّاب، به طور جذّاب، جذب کننده
ادامه...
بِه طُورِ جَذب کُنَندِه، جَذّاب، بِه طُورِ جَذّاب، جَذب کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
bloeien
گل دادن، شکوفه دادن، رونق یافتن
ادامه...
گُل دادَن، شُکوفِه دادَن، رُونَق یافتَن
دیکشنری هلندی به فارسی