معنی bloeiend bloeiend در حال شکوفه دادن، شکوفه دادن، شکوفا، رونق، به طور شکوفا، شکوفه زن دیکشنری هلندی به فارسی
boeiend boeiend بِه طُورِ جَذب کُنَندِه، جَذّاب، بِه طُورِ جَذّاب، جَذب کُنَندِه دیکشنری هلندی به فارسی