معنی giętki - جستجوی لغت در جدول جو
giętki
قابل انعطاف، قابل انکار
ادامه...
قابِلِ اِنعِطاف، قابِلِ اِنکار
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wiotki
به طور شلی، به صورت اکتشافی
ادامه...
بِه طُورِ شُلی، بِه صورَت اِکتِشافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
miękki
ملایم، به آرامی، لطیف، شوخ طبعی، نرم، ظریف، نرم و فشرده، ظرافت
ادامه...
مُلایِم، بِه آرامی، لَطیف، شوخ طَبعی، نَرم، ظَریف، نَرم و فِشُردِه، ظِرافَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
ciężki
سنگین، تاب، ناراحت کننده
ادامه...
سَنگین، تاب، ناراحَت کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
gibki
چابک
ادامه...
چابُک
دیکشنری لهستانی به فارسی
niegiętki
غیرقابل خم شدن، ثابت قدم
ادامه...
غِیرِقابِلِ خَم شُدَن، ثابِت قَدَم
دیکشنری لهستانی به فارسی