جدول جو
جدول جو

معنی gidsen - جستجوی لغت در جدول جو

gidsen
راهنمایی کردن، درپوش
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عطسه زدن، عطسه کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
تقاضا کردن، مطالبه کردن، تقاضاها، تحمیل کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
گسترش دادن، پهن کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ کردن، زیپ ها
دیکشنری هلندی به فارسی
هیس کردن، هیس
دیکشنری هلندی به فارسی
میانه، وسط
دیکشنری هلندی به فارسی
تقدیم کردن، وقف کن، وقف کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
از دست دادن، خانم
دیکشنری هلندی به فارسی
دعا کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
پرچم بلند کردن، بالابر، پرچم زدن، بلند کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
بلند کردن، بالابر، پرچم بلند کردن، پرچم زدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ریختن
دیکشنری هلندی به فارسی
جیغ زدن، فریاد زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
دانش، دانستن
دیکشنری آلمانی به فارسی
دانستن، دانش
دیکشنری آلمانی به فارسی
ماهی گرفتن، ماهیگیری
دیکشنری هلندی به فارسی
پاک کردن، حذف کنید، حذف کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
ریختن
دیکشنری آلمانی به فارسی
چرا کردن، چرا
دیکشنری آلمانی به فارسی
لبخند زدن، پوزخند
دیکشنری آلمانی به فارسی
راهنما، راهنمای
دیکشنری هلندی به فارسی