gevoelloos به طور بی احساس، بی حسّ، به طور بی حسّ، بی حسّ کننده ادامه... بِه طُورِ بی اِحساس، بی حِسّ، بِه طُورِ بی حِسّ، بی حِسّ کُنَندِه دیکشنری هلندی به فارسی