معنی gevoelloos gevoelloos به طور بی احساس، بی حسّ، به طور بی حسّ، بی حسّ کننده بِه طُورِ بی اِحساس، بی حِسّ، بِه طُورِ بی حِسّ، بی حِسّ کُنَندِه دیکشنری هلندی به فارسی