معنی geur - جستجوی لغت در جدول جو
geur
عطر، بو
ادامه...
عِطر، بو
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
leur
آنها
ادامه...
آنها
دیکشنری فرانسوی به فارسی
peur
ترس
ادامه...
تَرس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
geurloos
بدون بو، بی بو
ادامه...
بِدونِ بو، بی بو
دیکشنری هلندی به فارسی
geurig
خوشبو دار، معطّر، عطری
ادامه...
خُوشبو دار، مُعَطَّر، عِطری
دیکشنری هلندی به فارسی
geurend
به طور خوشبو، معطّر، بو دار
ادامه...
بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر، بو دار
دیکشنری هلندی به فارسی
rougeur
قرمزی، سرخی
ادامه...
قِرمِزی، سُرخی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nageur
شناگر
ادامه...
شِناگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vengeur
انتقام جو
ادامه...
اِنتِقام جو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
esprit vengeur
روح انتقامی، روحیّه انتقام جو
ادامه...
روح اِنتِقامی، روحیِّه اِنتِقام جو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
muskgeur
بوی مشک، رایحه مشک
ادامه...
بوی مُشک، رایِحِه مُشک
دیکشنری هلندی به فارسی
schimmelgeur
بوی کپک
ادامه...
بوی کَپَک
دیکشنری هلندی به فارسی