جدول جو
جدول جو

معنی geruit - جستجوی لغت در جدول جو

geruit
چهارخانه، شطرنجی
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عرضی، عبور کرد، عبوری شده
دیکشنری هلندی به فارسی
شایستگی داشتن، شایستگی، لیاقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عشوه ای، دخترانه، دل برانه، دغلکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویری از Permit
تصویر Permit
مقدمه مفهومی
اجازه دادن (Permit) به فرآیند فعال کردن یا مجوز دهی به یک موجودیت (کاربر، سیستم یا فرآیند) برای انجام عملیات خاص روی منابع سیستم اطلاق می شود. این مفهوم در امنیت سیستم های توزیع شده اهمیت ویژه ای دارد.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. در فایروال ها: اجازه ترافیک شبکه
2. در سیستم های عامل: دسترسی به منابع
3. در برنامه های کاربردی: فعال کردن قابلیت ها
4. در سیستم های توزیع شده: هماهنگی دسترسی ها
مثال های واقعی
- اجازه دسترسی به پورت خاص در فایروال
- فعال کردن دسترسی write برای کاربر روی فایل
- مجوزهای API برای دسترسی به سرویس ها
نقش در توسعه نرم افزار
الگوهای اعطای مجوز:
- لیست سفید (Whitelisting)
- اعطای صریح (Explicit Grant)
- مدل های تفویض اختیار
تاریخچه
تکامل سیستم های اعطای مجوز:
- 1970: سیستم های اولیه کنترل دسترسی
- 1990: استانداردهای امنیتی مانند XACML
- 2010: سیستم های مجوز مبتنی بر توکن
تفاوت با مفاهیم مشابه
- با ’’Deny’’ که به ممنوعیت دسترسی اشاره دارد
- با ’’Authenticate’’ که به تأیید هویت می پردازد
پیاده سازی فنی
- در شبکه: دستورات firewall مانند iptables -A INPUT -p tcp --dport 80 -j ACCEPT
- در برنامه نویسی: دستورات grant در SQL
- در APIها: توکن های دسترسی OAuth
چالش ها
- مدیریت مجوزهای موقت
- اعطای مجوزهای دقیق و محدود
- بازبینی و لغو مجوزها
نتیجه گیری
سیستم های اعطای مجوز هوشمند، تعادل مناسبی بین امنیت و قابلیت استفاده ایجاد می کنند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
خوشبو دار، معطّر، عطری
دیکشنری هلندی به فارسی
زوزه کشیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
استفاده
دیکشنری هلندی به فارسی
آزمایشی، تحریک شده، با تندخویی، با حالت آزرده، با حالت عصبی، با عصبانیّت، بدخلق
دیکشنری آلمانی به فارسی
استفاده شده، استفاده می شود
دیکشنری هلندی به فارسی
شایعه
دیکشنری هلندی به فارسی
آشفته، بد خلق، تنش زده، هیجان زده
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور سوزان، گرم شده است
دیکشنری هلندی به فارسی
اجازه دادن، مجوّز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، آماده
دیکشنری آلمانی به فارسی
استخدام کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاک شده، پاک شد
دیکشنری آلمانی به فارسی
لیاقت، شایستگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی