معنی gericht - جستجوی لغت در جدول جو
gericht
هدف دار، متمرکز شده است
ادامه...
هَدَف دار، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berucht
به طور بدنام، بدنام، بدنامانه
ادامه...
بِه طُورِ بَدنام، بَدنام، بَدنامانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
doelgerichtheid
معناداری، هدفمندی
ادامه...
مَعناداری، هَدَفمَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
zielgerichtet
هدفمند، هدف قرار گرفته است
ادامه...
هَدَفمَند، هَدَف قَرار گِرِفتِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی
Zielgerichtetheit
معناداری، هدفمندی
ادامه...
مَعناداری، هَدَفمَندی
دیکشنری آلمانی به فارسی
werkgericht
کار محور
ادامه...
کار مِحوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
seicht
سطحی، کم عمق
ادامه...
سَطحی، کَم عُمق
دیکشنری آلمانی به فارسی
leicht
به آرامی، نور، به راحتی، به طور نسیم وار، سبک، کمی
ادامه...
بِه آرامی، نور، بِه راحَتی، بِه طُورِ نَسِیم وار، سَبُک، کَمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Verzicht
انکار، چشم پوشی
ادامه...
اِنکار، چِشم پوشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
terecht
شایسته، قابل توجیه، حقاً
ادامه...
شایِستِه، قابِلِ تَوجِیه، حَقاً
دیکشنری هلندی به فارسی
veracht
مکروه، تحقیر شده، مورد تنفّر
ادامه...
مَکروه، تَحقِیر شُدِه، مُورِدِ تَنَفُّر
دیکشنری هلندی به فارسی
töricht
به طور احمقانه، احمقانه، بی فکر
ادامه...
بِه طُورِ اَحمَقانِه، اَحمَقانِه، بی فِکر
دیکشنری آلمانی به فارسی
gerecht
با انصاف، فقط، به طور منصفانه، عادل، عادلانه، منصفانه
ادامه...
با اِنصاف، فَقَط، بِه طُورِ مُنصِفانِه، عادِل، عادِلانِه، مُنصِفانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
verlicht
آگاه، روشن شده
ادامه...
آگاه، رُوشَن شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gekocht
پخته، پخته شده
ادامه...
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gesicht
چهره، صورت
ادامه...
چِهرِه، صورَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gewicht
وزن داشتن، وزن
ادامه...
وَزن داشتَن، وَزن
دیکشنری آلمانی به فارسی
gemischt
متنوّع، مختلط، مخلوط
ادامه...
مُتِنَوِّع، مُختَلَط، مَخلوط
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gerücht
شایعه
ادامه...
شایِعِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gerucht
شایعه
ادامه...
شایِعِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gewicht
سنگینی، وزن
ادامه...
سَنگینی، وَزن
دیکشنری هلندی به فارسی
gezicht
چهره، بینایی، صورتکی
ادامه...
چِهرِه، بینایی، صورَتَکی
دیکشنری هلندی به فارسی
doelgericht
هدفمند، هدف گرا
ادامه...
هَدَفمَند، هَدَف گَرا
دیکشنری هلندی به فارسی