معنی leicht
leicht
به آرامی، نور، به راحتی، به طور نسیم وار، سبک، کمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با leicht
seicht
seicht
سَطحی، کَم عُمق
دیکشنری آلمانی به فارسی
licht
licht
سَبُک، نور، بِه آرامی، جُزئی، کَمی
دیکشنری هلندی به فارسی
gleich
gleich
بَرابَر، حتّی، بِه طُورِ مُساوی، مُشَابِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gewicht
Gewicht
وَزن داشتَن، وَزن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gesicht
Gesicht
چِهرِه، صورَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
feucht
feucht
با رُطوبَت، مَرطوب، بِه طُورِ مَرطوب، بِه طُورِ نَمناک
دیکشنری آلمانی به فارسی
gezicht
gezicht
چِهرِه، بینایی، صورَتَکی
دیکشنری هلندی به فارسی
gewicht
gewicht
سَنگینی، وَزن
دیکشنری هلندی به فارسی
plicht
plicht
وَظیفِه
دیکشنری هلندی به فارسی