معنی gemak - جستجوی لغت در جدول جو
gemak
آسانی، سهولت
ادامه...
آسانی، سُهُولَت
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gemuk
چاق، چربی، چاق و چلّه، چاق شدن
ادامه...
چاق، چَربی، چاق و چِلِّه، چاق شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gema
انعکاس ها، اکو، انعکاس
ادامه...
اِنعِکاس ها، اِکو، اِنعِکاس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gemakkelijk
به راحتی، آسان، با راحتی، به آسانی
ادامه...
بِه راحَتی، آسان، با راحَتی، بِه آسانی
دیکشنری هلندی به فارسی
vergemakkelijking
تسهیل
ادامه...
تَسهِیل
دیکشنری هلندی به فارسی
vergemakkelijken
آسان کردن، تسهیل کند، راحت بخشیدن
ادامه...
آسان کَردَن، تَسهِیل کُنَد، راحَت بَخشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
ongemakkelijkheid
ناراحتی، ناجوری
ادامه...
ناراحَتی، ناجوری
دیکشنری هلندی به فارسی
ongemakkelijk
معمولی، ناراحت کننده، با حالتی ناخوشایند، ناخواستنی، به طور ناراحت کننده، نامناسب، با ناراحتی، سنگین
ادامه...
مَعمولی، ناراحَت کُنَندِه، با حالَتی ناخُوشایَند، ناخواستَنی، بِه طُورِ ناراحَت کُنَندِه، نامُناسِب، با ناراحَتی، سَنگین
دیکشنری هلندی به فارسی
ongemak
ناراحتی، درد و ناراحتی
ادامه...
ناراحَتی، دَرد و ناراحَتی
دیکشنری هلندی به فارسی