معنی garant - جستجوی لغت در جدول جو
garant
ضامن
ادامه...
ضامِن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garant
ضامن
ادامه...
ضامِن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
savant
دانشمند، یاد گرفت، دانشمندانه، فهمیده
ادامه...
دانِشمَند، یاد گِرِفت، دانِشمَندانِه، فَهمیدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
glaçant
ترسناک، سرد کننده
ادامه...
تَرسناک، سَرد کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agaçant
آزاردهنده، تحریک آمیز
ادامه...
آزاردَهَندِه، تَحریک آمیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Variant
گونه، نوع
ادامه...
گونِه، نَوع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vagrant
ولگرد
ادامه...
وِلگَرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vacant
خالی
ادامه...
خالی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jarang
کم تکراری، به ندرت، نادر، متفرّق
ادامه...
کَم تِکرَاری، بِه نُدرَت، نادِر، مُتِفَرِّق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
galante
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gagnant
برنده
ادامه...
بَرَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Savant
دانشمند
ادامه...
دانِشمَند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Warrant
ضمانت دادن، ضمانت نامه
ادامه...
ضِمانَت دادَن، ضِمانَت نامِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
errant
گذراندن، سرگردان
ادامه...
گُذَراندَن، سَرگَردان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parent
خویشاوند، پدر و مادر، والد
ادامه...
خویشاوَند، پِدَر و مادَر، والِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
wariant
گونه، سخنوری
ادامه...
گونِه، سُخَنوَری
دیکشنری لهستانی به فارسی
galante
دلیر، شجاع، به طور شجاعانه
ادامه...
دَلیر، شُجاع، بِه طُورِ شُجاعانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gluant
با احساس چسبناکی، چسبنده
ادامه...
با اِحساسِ چَسبناکی، چَسبَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gênant
معمولی، شرم آور
ادامه...
مَعمولی، شَرم آوَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garantía
ضمانت نامه، گارانتی
ادامه...
ضِمانَت نامِه، گارانتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
garanti
ضمانت شده، تضمین شده است
ادامه...
ضِمانَت شُدِه، تَضمین شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garante
ضامن
ادامه...
ضامِن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
garante
ضامن
ادامه...
ضامِن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
garanti
ضمانت نامه، تضمین می کند
ادامه...
ضِمانَت نامِه، تَضمین می کُنَد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
garantir
ضمانت دادن، اطمینان حاصل شود، مطمئن شدن
ادامه...
ضِمانَت دادَن، اِطمینان حاصِل شَوَد، مُطمَئِن شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garantie
ضمانت نامه، تضمین می کند
ادامه...
ضِمانَت نامِه، تَضمین می کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garantir
مطمئن شدن، برای تضمین، اطمینان کردن، ضمانت دادن
ادامه...
مُطمَئِن شُدَن، بَرایِ تَضمین، اِطمینان کَردَن، ضِمانَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
galant
دلیر، شجاع، به طور شجاعانه
ادامه...
دَلیر، شُجاع، بِه طُورِ شُجاعانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
garantia
اطمینان، تضمین می کند، ضمانت نامه
ادامه...
اِطمینان، تَضمین می کُنَد، ضِمانَت نامِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
garantie
ضمانت نامه، گارانتی
ادامه...
ضِمانَت نامِه، گارانتی
دیکشنری هلندی به فارسی
galant
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Garant
ضامن، گارانتی
ادامه...
ضامِن، گارانتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
galant
به طور شجاعانه، شجاع، دلیر
ادامه...
بِه طُورِ شُجاعانِه، شُجاع، دَلیر
دیکشنری آلمانی به فارسی
gwarant
ضامن، زباله
ادامه...
ضامِن، زُبالِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
galante
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی