معنی fruité - جستجوی لغت در جدول جو
fruité
میوه داری، میوه ای
ادامه...
میوِه داری، میوِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
frustré
ناامید، ناامید شده
ادامه...
نااُمید، نااُمید شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fortuité
اتّفاق، اتّفاقی
ادامه...
اِتِّفاق، اِتِّفاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acuité
تیزی، تیزبینی
ادامه...
تیزی، تیزبینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irrité
عصبانی، تحریک شده
ادامه...
عَصَبانی، تَحرِیک شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
crudité
خامی
ادامه...
خامی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
équité
عدالت، حقوق صاحبان سهام
ادامه...
عِدالَت، حُقوق صاحِبان سَهام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Fruity
میوه ای
ادامه...
میوِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fruitig
میوه ای
ادامه...
میوِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
fripé
چروک خورده، چین خورده
ادامه...
چُروک خُوردِه، چین خُوردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ruiné
خراب، خراب کردن
ادامه...
خَرَاب، خَراب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
frito
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bruit
سر و صدا
ادامه...
سَر و صِدا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
frito
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frit
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی