معنی irrité
irrité
عصبانی، تحریک شده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با irrité
fruité
fruité
میوِه داری، میوِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abrité
abrité
پَناه گِرِفتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irriter
irriter
آزار دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
invité
invité
دَعوَت شُدِه، مِهمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vérité
vérité
حَقیقَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parité
parité
بَرابَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irritar
irritar
آزار دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irritar
irritar
آزار دادَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
irisé
irisé
رَنگین و دِرَخشان، رَنگین کَمانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی