معنی frayeur - جستجوی لغت در جدول جو
frayeur
ترسویی، ترس، وحشت زا بودن
ادامه...
تَرسویی، تَرس، وَحشَت زا بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
frasear
عبارت گفتن، عبارت
ادامه...
عِبارَت گُفتَن، عِبارَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
farceur
مسخره باز، جوکر
ادامه...
مَسخَرِه باز، جوکِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
orateur
سخنور، بلندگو
ادامه...
سُخَنوَر، بُلَندگو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
frasear
عبارت گفتن، عبارت
ادامه...
عِبارَت گُفتَن، عِبارَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
faveur
محبّت، به نفع
ادامه...
مَحَبَّت، بِه نَفع
دیکشنری فرانسوی به فارسی