معنی fratturare - جستجوی لغت در جدول جو
fratturare
شکستن، شکستگی
ادامه...
شِکَستَن، شِکَستِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fatturare
صورتحساب دادن، فاکتور
ادامه...
صورَتحِساب دادَن، فاکتُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
frantumare
شکستن، خرد کردن
ادامه...
شِکَستَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fracturar
شکستن، شکستگی
ادامه...
شِکَستَن، شِکَستِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
catturare
تور انداختن، گرفتن، دستگیر کردن، گرفتار کردن
ادامه...
تور اَنداختَن، گِرِفتَن، دَستگیر کَردَن، گِرِفتار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fraturar
شکستن، شکستگی
ادامه...
شِکَستَن، شِکَستِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی