معنی frais - جستجوی لغت در جدول جو
frais
تازه، هزینه ها، خنک، سرد
ادامه...
تازِه، هَزینِه ها، خُنَک، سَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
urais
فرماندهی، ریاست جمهوری
ادامه...
فَرماندِهی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fris
سرد، تازه
ادامه...
سَرد، تازِه
دیکشنری هلندی به فارسی
rais
ریاست جمهوری، رئیس جمهور
ادامه...
ریاسَت جُمهوری، رَئیس جُمهور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
frais de scolarité
شهریّه
ادامه...
شَهریّه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
le plus frais
خنک ترین، تازه ترین
ادامه...
خُنَک تَرین، تازِه تَرین
دیکشنری فرانسوی به فارسی