fragrante خوشبو دار، معطّر، به طور خوشبو ادامه... خُوشبو دار، مُعَطَّر، بِه طُورِ خُوشبو دیکشنری پرتغالی به فارسی
fragrante به طور خوشبو، معطّر، خوشبو دار ادامه... بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر، خُوشبو دار دیکشنری ایتالیایی به فارسی