معنی Fragrant
Fragrant
خوشبو دار، معطّر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Fragrant
Flagrant
Flagrant
فاحِش، آشِکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flagrant
flagrant
فاحِش، آشِکار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
flagrant
flagrant
بِه طُورِ آشِکارا، آشِکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
fragrante
fragrante
خُوشبو دار، مُعَطَّر، بِه طُورِ خُوشبو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fragrante
fragrante
بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر، خُوشبو دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Fragrantly
Fragrantly
بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fragrance
Fragrance
عِطر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fragment
Fragment
تِکِّه تِکِّه کَردَن، قِطعَه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flagrant
flagrant
فاحِش، آشِکار، بِه طُورِ آشِکارا
دیکشنری هلندی به فارسی